با عصای فرشته مهربون همه آشنا هستن و لازم به معرفی نیست !! فقط همینقدر یگم که
هر وقت دلبندی کار خیلی خوبی انجام بده که فرشته مهربون ذوق زده بشه!!!!!!!!!
یکی از این عصا ها از فرشته مهربون هدبه میگیره!
با عصای فرشته مهربون همه آشنا هستن و لازم به معرفی نیست !! فقط همینقدر یگم که
هر وقت دلبندی کار خیلی خوبی انجام بده که فرشته مهربون ذوق زده بشه!!!!!!!!!
یکی از این عصا ها از فرشته مهربون هدبه میگیره!
عرفان روحی یا همون عرفان جون خودمون از چهل روزگی به مهد ماهتاب اومده و یال تحصیلی 92-93 اقا عرفان ما قراره براه آمادگی و ار مهد میره
برای همینت تصمیم گرفتم به بادگاری از دوستانش توی مهد داشته باشه
و البته نا گفتاه نماند از وقتی برای زهرا پاتو کاردستی بادگالرب درست کردیم تصمیم داشتم برای تک تک بچه ها به همبن ترتیب این چنین بادگاری رو تهبه کنم ولی فرصت نشد
ولی
ولی
از همون روزی که برای زهرا اون هدیه رو ترتیب دادم عرفان جون یکسره درخوایت داشت که برای اون هم بکب دریت کنبم
و مرتب میگفت چطور برای زهرا دریت کردید ولی براب من چرا درست نمیکنین؟
و همش میپرسید کی درستش میکنید؟
ایده ماشین رو هم از خود عرفان پرسیدم که دفترچه شما چه شکلی باشه و عرفان جون ماشین رو پبشنهاد داد.
از هفته قبل از روز مادر با بچه ها در مورد مادر و زحمت ها و مهربونی های این عزیز نازنین صحبت کردم و بچه ها رو ترغیب کردم که بک کاردستی به عنوان هدیه روز مادر درست کنند.
برای بچه ها گفتم که مادر در طول زندگی چه کارهایی برای بچه ها انجام میده مثلا:
کلی مادر زحمت کشید تا بچه ها بزرگ بشن پس مامان ها قهرمان اول زندگی هستن
یک شعر هم با بچه ها کار کردم تا وقتی هدیه شون رو به مادرشون میدن شعر رو هم برای ماد مهربونشون بخونن .
شعر هم این بود:
مامان جون من
چه مهربونه
دوستش دارم خیلی زیاد
خدا میدونه
یه شاخه گل هدیه ماست برای مادر
اونکه به فکر بچه هاست از همه بیشتر
در این بین رنگ آمیزی زوشا جعفر زاده از همه جالبتر بود به خاطر ترکیب رنگها
این گل که تو دستشه رو با استفاده و ترکیب 3 رنگ ،رنگ امیزی کرده به همین خاطر فرشته مهزیون عصای خودشو به زوشا جون داد بخاطر کار قشنگش و حوصله ای که به خرج داد
چون گل دختر ن "" زهرا پاتو "" هم نام حضرت فاطمه (س) هستند همه بچه ها روی دو طرف برگه ای که بهشون دادم برای زهرا جون نقاشی یادگاری کشیدن و بعد من همه روبه صورت دفترچه ای به شکل پروانه به زهرا خانم هدیه دادم:
برای ایجاد تنوع در تکلبف آخر هفته ، تکلبف ابن هفته رو به شکل ساعت تهیه کردم و به دست بچه ها بستم تا به منرل ببرند:
برای جشن اتش پایان سال کاردستی های زیر رو تهیه کردم:
رنگ هایی که بچه ها بلد نیستن رو تو نقاشی مینویسم تا ضمن استفاده از همون رنگ برای رنگ امیزی ، رنگ مورد نظر رو به خاطر بسپرن
مثلا نقاشی زیر :
همزمان با ساعت میان وعده بچه ها و بوسیله خوراکی های خود بچه ها این تابلو رو درست کردم
از بچه ها خواستم هر کسی لبنیات همراهش اورده بده تا بچسبونم که البته خودم به بچه ها گفتم کدوم غذا ها لبنیات هستند
این کار باعث ماندگاری لبنیات تو ذهن بچه ها شد
صفحه اول :
صفحه دوم در ادامه مطلب . . .
کارت درست کردم و داخل کارت متن تسلیت رو نوشتم
جلد کارت هم به صورت زیر بود:
صفحه اول :
صفحه دوم در ادامه مطلب . . .
صفحه اول :
صفحه دوم در دادامه مطلب . . .
صفحه اول :
صفحه دوم در ادامه مطلب . . .
صفحه اول :
صفحه دوم در ادامه مطلب . . .
برای واحد کار پرندگان دیوار کوب زیر رو درست کردم که چرخه زندگی پرنده هاست .
به بچه ها گفتم میخواییم بریم سینما بعد لامپهای کلاس رو خاموش کردم بچه ها هم مثل سینما صندلی ها رو چیدن و نشستن و من مثل یک داستان براشون قصه ی این تابلو رو تعریف کردم
از همون روز به بعد بچه ها همش بازیشون سینما بازی بود و تعریف کردن قصه ی این تابلو برای همدیگه.
خیلی خوششون اومده بود و خیلی راحت و زود یاد گرفتن
برای 22 بهمن برای بچه هام پرچم درست کردم ولی روزی که با بچه ها رفتیم راهپیمایی اکثرا پرچم هاشون رو خراب کردن
بهمین دلیل برای بچه ها یک هدیه دیگه حاضر کردم :
تعداد صفحات : 2