از بچه ها خوستم:
خودت و دوستانت رو در حال ورزش بکش
اکثرا در حال عمو زنجیر باف کشیدن
از بچه ها خوستم:
خودت و دوستانت رو در حال ورزش بکش
اکثرا در حال عمو زنجیر باف کشیدن
این هم کادو که نه
کاردستی کلاسی روز مادر بود که تو پوشه کار باید میرفت
قلبها اماده بودن
ولی اینکه پروانه بشن یا هر چی ایده های بچه ها بود
تصاویر اماده توی کتابشون بود رنگش کردن و بریدن و به دلخواه چسبوندن
ایده ی بریدن ودرخت ساختن با من بود .
برای واحد کار ورزش و یا بازی این کار مناسبه
البته تکنیک مورد استفاده برای هر واحد کاری میشه استفاده کرد فقط کافیه طرح مرتبط با واحدکار باشه
اول با مدادشمعی سفید حتما سفید ،تصویر مربوط به واحد کار مورد نظر رو میکشن بعد با هر رنگی از گواش که دوس دارن روشو رنگ میکنن که مسلما نقاشی مدادشمعی مشخص میشه
تصاویری که با پاستل کشیدن بهتر مشخص میشه
از بچه ها خوستم چادر یا روسری مامان جون یا هر خانم دیگه ای که دوستش دارن رو بکشند
واحد کار دین و پوشاک رو با هم کار کردم انگار!
میشسه یه واحد کار جدید..پوشاک اسلامی
روی صفحه زوم کنید و توضیحاتی که بچه ها گفتن و نوشتم رو بخونید .. جالبه..
و در ادامه برای وضوح بیشتر ...
اینو کشیدم بچه ها بریدن و وصل کردن .. همین ..
برای واحد کار بازی خیلی کارای متنوعی انجام دادیم....
این حرکت جالب با کشیدن روی ظروفی با نقش برجسته یا فرو رفته انجام شد
خیییییلی جذاب شاد و مفرح بود
هم برای اموزش میوه ها هم رنگ ها کار جالبی است ..
بچه ها با پاهاشون و با کمک من و با رنگ انگشتی این کاررو انجام دادن
و در ادامه یک نمونه کار ..
و در ادامه عکس از دو تا از قشنگتریناشو میزارم..
این کوچولوهای من داشتن از کلاس خودمون میرفتن کلاس نوپا که گیرشون اوردم....
اخه قرار بود همه با هم بریم ولی اینا عجله داشتن ...
اولی از راست امیر مهدی...ظاهرا متاسف شده بابت اشتباهش
امیر شریفی .....!!! اگار نه انگار...طوری نشده که ...گرگم به هوا بوده پیداش کردم!
دخترکم که رفته از پیشمون الان و اسمشو یاد نیست ... کلا انگار فقط از کلاس اومده بود که وایسه ازش عکس بگیرم!
ریحانه جون ... احتمالا بعد از عکس و تا اخر انروز ساکت و غمگین یه گوشه نشسته بودهو گاهی هم قهر یا اشک یا لج کرده باشه...یادم نیست.
و باز هم کار خودم
البته بعضی از کاردستی ها ی عکس بعدی کاردستی های نیمه اماده بودن ..
همگی کار خودم..
و باز هم نقاشی کشیدممممممممممم
دوتا روی پنجره ها و سومین عکس از شیشه ی بالای در ورودی کلاس
اماده سازی برای مهر
و سمت دیگر کلاس هم در ادامه ..
ریحانه جون تاکید داشت این عکسو تو سایت بزارم ولی ...
یکسال گزشت تا بزارم...
الان عذاب وجدان دارم
دستورالعملی داشتیم که باید فضایی به عنوان محراب تو مهد مشخص باشه
اینم کاردستی من برای اون فضا
تمام نقاشیها رو خودم کشیدمو فقط تو رنگ امیزی اولش کمی کمک داشتم که البته ازشون خواستم کمکم نکنن دیگه... والا..
اول نقاشیهای اتاق شیرخوار رو میزارم
بقیه در ادامه مطلب ..
از راست:
هلنا امامی ، نیکا یوسفیهمیشه خوشتیپ و تمیز ، ریحانه درویشی مرتب و ناز نازی و شیک ،اقا سید نیما بابایی که اصولا با کسی شوخی نداره ، رومینا مختاباد مرتب و سر به هوا ، امیرحسین کوزه گر مامانی ،ارشیابزرگه که مادرش خیلی اذیت کرد ولی خودش گل پسر بود ،ارشیا کوچیکه که جلوی ارشیا بزرگه است ارشیا رحمت یورچقدررر شیرین زبون و ناز و دوست اشتنیو معصوم، حسام پشندی اولین بچه های که تو اولین ورودم به مهد دیدمش و امیر شریفی عزیز عزیز دل خاااله جیگرشووو
دلم برای همشون تنگ شده..
این کاردستی روی برای دختر عمه ی عزیزم درست کردم که لازمش داشت..
تغییر تابستونی نقاشی شیشه ی کلاسم توی تیر ماه:
تو یک ردیف پنجره های چهار تایی، چهارفصل رو کشیدم ..
بقیه ی عکسها رو هم ببینید ....
در طول سال عکسهای مختلفی از بچه ها میگیرم
این بار یکسری از عکسهای ریحانه جون رو میزارم
بقیه عکسها در ادامه مطلب ...
این کاردستی رو فوری درست کردیم
برای بچه های کلاس نوپا البته...
برای نوباوه ها ی عزیز هم کاردستی دیگه ای تهیه کردن که چون دخالتی نداشتم نمیزارمش:)))))))))))))
اینم کاردستیم
این بار خواستم اختصاصی دیگه ای رو بزارم از یکی از بچه هایی که دلم براش خیلی خیلی تنگ شده
اول مهر ماه
جشن که نه
در واقع یه مراسم ساده و خودمونی
چون گروه موزیک و مجری و اینا بدقولی کردن و کار همشنو خودمون انجام دادیم
منمجریو هماهنگ کننده بودم
و هر کدوم از دوستان کاری برعهده داشتن
دو تا عکس از مراسم میزارم
.....
دیگه تیتر واضحه
در ادامه ی مطلب عکس رو ببینید . . .
این عکس رو مخصوص ریحانه جون گرفته بودم
ولی ..
تعداد صفحات : 8